روانشناسی
محمدحسین محمدی کیا؛ محمدنقی ایمانی؛ علیرضا محمدی نژاد گنجی
چکیده
هدف: امروزه، سیاستگذاری برای بهبود ارتباط دانشگاه و صنعت ارزش و اهمیت زیادی دارد و آموزش دانشگاهی باید بر اساس نیازهای صنعت و جامعه باشد. بنابراین، هدف این پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند بود.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی آمیخته اکتشافی ...
بیشتر
هدف: امروزه، سیاستگذاری برای بهبود ارتباط دانشگاه و صنعت ارزش و اهمیت زیادی دارد و آموزش دانشگاهی باید بر اساس نیازهای صنعت و جامعه باشد. بنابراین، هدف این پژوهش حاضر به دنبال طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند بود.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و مدیران و فعالان صنایع شهر دماوند بودند. گردآوری دادهها طی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اعضای جامعه آماری که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، صورت گرفت. پروتکل مصاحبه، هم از نظر روایی صوری و محتوی و هم از دیدگاه پایایی بر اساس توافق بین دو کدگذار مورد تایید بود. دادههای تحقیق بر اساس فرآیند تحلیل کیفی طی کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکسکیودا 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد که الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه بر اساس نتایج بخش کیفی، از بین 114 کد باز شناسایی شده، دوازده مولفه آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت شامل آموزش مهارتهای اشتغال پذیری، توسعه برنامه درسی، مشارکتهای صنعتی، برنامه ریزی و توسعه آموزشی، فرهنگ سازی کارآفرینانه، قانونی و حقوقی، حمایتهای دولتی، سیاستگذاری، مالی، زیرساخت، سیاستهای توسعه منابع انسانی دانشگاه، سیاست های آموزشی، پژوهشی شناسایی شدند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل کمی، بالاترین اولویت مربوط به مولفه توسعه برنامه درسی و کمترین اولویت نیز مربوط به مولفه مالی بود. در نهایت، الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه طراحی شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه درباره الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر نیازهای صنعت در دانشگاه میتوان بر اساس اعتباریابی الگو، تمامی ابعاد الگو دارای اعتبار بودند و الگو از برازش مناسب برخوردار بود.